سیاسی >>  اندیشه سیاسی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۷  ، 
کد خبر : ۲۸۴۱۱۴

« هنر حضور»؛ جديدترين حربه غرب براي نفوذ

در شيوه «هنر حضور» و درک فوکويي از قدرت کار ما نه «تصاحب نهادهاي کلان قدرت» بلکه « تصرف نهادهاي ريز قدرت» در سطح جامعه يا به عبارتي دگرگوني ساختار قدرتي است که در سطح خرد اساساً «حاکميت» و «سلطه» را ممکن مي‌سازد. بنابراين در « نفوذ براندازانه اجتماعي»؛ به جاي «براندازي حزبي يک حاکم» بايد متوجه «براندازي يک شيوه حاکميت» شويم.
پایگاه بصیرت / حسن خدادي

گروه سياسي/ در طول دو تا سه قرن اخير آسيب‌ها و ضربه‌هاي سختي از ناحيه تهاجم‌هاي بيروني و نفوذ دولت‌هاي بيگانه به ايران وارد شده است. اين ضربه‌ها عمدتاً به دليل ضعف، انفعال و همراهيدولت‌هادر مواجهه بانفوذوتهاجمدشمن بوده و نتيجه آن غارت منابع و نفوذ سياسي-فرهنگي بوده است.

پيروزي انقلاب اسلامي و پافشاري امام خميني (قدس سره) بر شعارهاي اصولي و بالا بردن پرچماستقلالبه عنوان بيت الغزل انقلاب، زمينه‌هايخلع يدوقطع نفوذدولت‌هاي غربي و علي‌الخصوص آمريکا را فراهم نمود. به جرئت مي‌توان گفت که از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي، يکي از اصلي‌ترين وجوه اين آرايش نوين و شايد وجه دائمي آن، تمرکز بر روي نقطه‌هاي مستعد وزمينه‌هاي نفوذبوده است. دشمن به صورتمستمربه دنبالنقاط نفوذپذيري است که مانعي بر سر راه آن‌ها نباشد؛ و هر جا مانعي جدي وجود دارد، همه قوا و نيروي دشمن عليه آن مانع به کار گرفته مي‌شود.

نبايد از اين مسئله مهم غافل شد که نتيجه نديدن دشمن، مواجه شدن با ضربه‌هاي شديد خواهد بود. دشمني دشمن خلاف انتظار نيست، اماغفلتما خلاف انتظار است. پس از آن که دشمن و دشمني را – که يک واقعيت محقق و مسلم است- ديديم، بايد با هوشياري و دقت،شناختي از مختصات و ويژگي هاي نفوذ پذيري دشمن يعني آماج و اهداف نفوذ پذيري دشمن و برنامه و هندسه کار دشمن را که هندسه مشخصي است، بدست آوريم و اشراف کامل و تدبير لازم را به کار برد تا بتوان بر آن پيروز شد. همچنين تشريح اين ابعاد براي مردم نيز از جمله امور مهم است.

1- نفوذ در سطوح نخبگاني جامعه

نفوذ در لايه هاي نخبگاني نوعاً از جنس گزاره هاي هستي شناسانه (آنتولوژيک) و انگاره هايي است که نگرش به جهان و عوامل موثر بر پديده ها و رخدادها را شکل مي‌دهد. مثلاً پذيرش و يا رد مفهوم توکل به خدا و يا اعتقاد به آنکه رزق ما در دست خداست يا کفار (امريکا) يک نگرش هستي شناسانه است. طبعا دستکاري در گزاره هاي هستي شناسانه، نتايج معرفت شناسانه (اپيستمولوژيک) در رفتار و واکنش هاي نخبگان بدنبال خواهد داشت. معطل ماندن ظرفيتهاي اقتصاد کشور و در انتظار گشايش خارجي بودن به جاي جدي گرفتن اقتصاد مقاومتي، هنوز هم از اصلي ترين خطرات و تهديدات کشور است. رعد و برق بي باران در اقتصاد، نسل آينده را دچار مشکلات عديده اي خواهد کرد.

زناني که حجاب را مطابق دستور حاکميت رعايت نمي‌کند، جواناني که بر خلاف قانون نانوشته يا نوشته حکومت‌ها دست به شادي هاي هنجار شکن و بي نظمي در خيابان مي‌زنند يا در محافل خصوصي و پارتي‌ها شرکت مي‌کنند، دختراني که بر خلاف نظام اخلاقي جامعه، غروب‌ها با پوششي نامناسب در خيابان ها حضور پيدا مي‌کنند، رانندگان زني که بدون توجه به عرف جامعه با بي حجابي در اتومبيل مشغول رانندگي هستند و ... همه نمونه‌هايي از حرکت‌هاي منفردي است که گاه نه بر حسب «کنشي» که انجام مي‌دهند بلکه حتي به صرف «بودن» شان چيزي را در صحنه اجتماعي جامعه ايران تغيير مي‌دهند و بصورت غيرخشونت آميز با نهادهاي ريز قدرت يا به عبارتي بهتر با يک شيوه و سنخ حاکميت به مبارزه بر مي‌خيزند. اين امر در غالب «هنر حضور» قابل بيان است. بنابر اين، شيوه حضور عده اي در جامعه به صرف تغايري که با اراده حاکميت، اخلاق و عرف دارد معناي سياسي مي‌يابد و به جهت همزماني اين اشکال حضور بايد به عنوان حرکت جمعي تشکل نيافته از آن ياد کنيم. و اين حرکات معنايي جز تقابل با اراده سياسي حاکم بر نظام ندارد .

شيوه اساسي نفوذ در لايه هاي خواص انقلابي، ايجاد «انگاره هاي آلترناتيو (جايگزين)» (Alternative approaches) است. نخبه اي که تا ديروز به مفهوم «مقاومت» و انگاره «ايستادگي» مومن و باورمند بوده اکنون «مچ انداختن با استکبار» را غلط و مدل هاي مقاومت را بن بست مي داند. تعامل و مذاکره براي او نه يک وسيله بلکه هدف مياني و يا غايي مي‌شود و اساساً براي استکبار و شيطان، مصداق امروزي و خارجي سراغ ندارد. طراحان نفوذ به شيوه «مدلاسيون مذاکرات هسته اي» (مدل‌سازي از نتايج مذاکره) به نخبگان «القا» و يا «تلقين» مي‌کنند که همين مسير، در ساير گره‌گاه‌ها و گلوگاه ها تنها مسير موفق است. (رجانيوز، عليرضا معاف)

2- نفوذ در سطح عمومي جامعه

نفوذ در توده هاي مردم و عموم جامعه نوعاً در لايه هاي کارکردي (functional) و موضوعي (Topical) است. اين لايه معطوف به لايه نمادها و رفتارهاي مردم است، رفتارهايي که توسط باور تغيير شکل يافته خواص تاييد، تبليغ و يا ترويج مي‌شود.

دشمن بعد از مدلاسيون و مدل سازي و پيروزي نمايي براي خواص غرب گرا، غرب انديش، غرب باور و يا غرب پرست به تغييرذائقه تودگاني و تصرف ساحات شيوه زيستن و سبک زندگي مردم (Life Style) وارد خواهد شد. تجلي فرهنگي نفوذ با نمادهاي سبک زندگي آمريکايي (American Life Style)، آغاز فروپاشي سياسي و اجتماعي انقلاب اسلامي است و در اين پروژه به غايت خطرناک، «مک دونالديزاسيون» و «کوکاکولازيشن»، «والت ديزني» و «باربي» وارد عمل خواهند شد. ( رجانيوز، عليرضا معاف)

الف) تصرف عرصه هاي نمادين حقيقت

ﻋﺮصه اصلي نفوذ اجتماعي ( سطح اجتماعي نفوذ) توسط دشمن، عرصه «ﺑﺎزﻧﻤﺎﯽ ﺣﻘﯿﻘﺖ» است در واقع جبهه اﭘﻮزﯿﻮن معاند داخلي و خارجي قصد دارند با هدايت جنبش ها و حرکات ﻏﯿﺮ ﺧﺸﻮﻧﺖ آﻣﯿﺰ بجاي ﺗﺼﺎﺣﺐ «ابزارهاي ﻣﺎدي ﻗﺪرت»؛ موقعيت ها و «عرصه هاي ﻧﻤﺎدﻦ ﺣﻘﯿﻘﺖ» را از طﺮﻖ تکنيک هايي ﻣﺎﻧﻨﺪ «سياسي کردن جهان زيست مردم» با تاکتيک «تصرف خشونت پرهيز نهادهاي ريز قدرت» ﺟﺎﮕﺰﻦ کنند .هدف از اين نفوذ، «براندازي يک شيوه حاکميت» و «برپايي شيوه نويني از حاکميت» است که با سياسي کردن جهان زيست مردم به مرور موفق به براندازي سياسي و وقوع انقلابات اجتماعي و سياسي مي شوند. شايد اين شيوه نتواند بطور آني سرمايه‌اي براي براندازي سيستم حاکم باشند اما قطعا سرمايه‌اي براي نيروهاي رفورميست داخل و خارج حاکميت تغييرات گسترده محسوب مي‌شود.

اين استراتژي همان چيزي است که جريان اصلاحات و فتنه در حال آماده شدن براي عملياتي کردن آن هستند. سه الگوي تغيير که در سال‌هاي اخير از طرف جريانات مذکور براي اصلاح جامعه ايران پيشنهاد شده است که نهايتا الگوي سوم که الگوي مورد نظر اين نوشتار است مورد اجماع سران جريانات معاند داخلي و خارجي قرار گرفته است:

الگوي نخست «تغيير از بالاست». «بيش از پنجاه سال در مباحث نظري نوسازي، به خصوص جامعه‌شناسي توسعه، الگوي تغيير از بالا ارائه شده است.»

الگوي دوم ايجاد «تغييرات از پايين يا تغيير انقلابي» است. اين الگو پس از جنگ جهاني دوم با تاثير جامعه‌شناسي مارکسي، رونق بخش جنبش‌هاي ضد استعماري رهايي بخش و انقلابي در جهان سوم شد.

الگوي سوم نيز «تغييرات از وسط يا تغييرات اصلاحي» است. جهت‌گيري اصلي اين الگو، فعال کردن بخش مياني جامعه از طريق تقويت نهادهاي مدني، اصناف، رسانه‌هاي مستقل، احزاب رقابتي، تاکيد بر حقوق شهروندي، ‌برگزاري انتخابات آزاد و به طور کلي براندازي شيوه حاکميت موجود است.که اين امر نيازمند توضيح ذيل مي باشد.

ب) نفوذ براندازانه اجتماعي نظام از طريق « هنر حضور»

در الگوي قديمي وقوع انقلابات مي‌توان به دو شاخص اصلي توجه کرد :

اول اينکه تمام انقلابات کلاسيک مثل انقلاب اسلامي ايران در سال 57، انقلاب فرانسه، انقلاب روسيه و ... کنش حاکميت و شهروندان براي مقابله با هم بصورت « خشونت آميز » بوده است . توضيح آنکه مردمي که تا روز قبل از اعتراضات از سياست با فاصله زندگي ميکردند به ناگاه در صحنه حاضر مي شوند و با انجام اعمالي خشونت آميز به مقابله با رژيم مستقر مي پردازند و از طرف مقابل حاکميت هم که در گذشته بدنبال حفظ آرامش و امنيت بود هم اينک دست به کنش خشونت آميز براي مهار و سرکوب اعتراضات مردمي مي زند مانند کشتار 17 شهريور سال 57 در ايران .( تضاد آشکار و خشونت آميز)

دومين ويژگي انقلابات کلاسيک، « تصرف نهادهاي کلان قدرت» توسط مردم بوده است و در مقابل تلاش حاکميت براي « حفظ نهادهاي کلان قدرت » انجام ميگرفته است . مردم در انقلابات کلاسيک براي سرنگوني رژيم مستقر اقدام به تصرف نهادهاي کلان قدرت رژيم مثل پادگانهاي ارتش، ژاندارمري ها ، ساختمان تلويزيون، ساختمان سازمان هاي اطلاعاتي و امنيتي ، زندان ها و ... مي کردند و در مقابل تمام تلاش حاکميت نيز، حفظ اين نهادهاي کلان قدرت توسط مردم بوده است (برخورد آنتاگونيستي). اما در نوع جديد انقلابات و حرکتهاي نفوذي براندازانه که مخصوصا در قبال جمهوري اسلامي ايران توسط غرب بکار گرفته مي شود که مي توان عنوان « نفوذ براندازانه» نام نهاد، برخلاف نوع کلاسيک ، شاهد دو استراتژي کاملا متباين با دو استراتژي کلاسيک هستيم . بدين صورت که اولا حرکت ها و اعتراضات مردمي بصورت مسالمت آميز و به بياني بهتر« خشونت پرهيز» طراحي مي شود و دوما بجاي« تصرف نهادهاي کلان قدرت»، مردم را به « تصرف نهادهاي ريز قدرت» هدايت ميکنند .


1- مخالفتهاي خشونت پرهيز:

همان طور که اشاره کرديم اولين تاکتيک « نفوذ براندازانه اجتماعي»، تبديل حرکتهاي اعتراضي « خشونت آميز» به «حرکتهاي اعتراضي خشونت پرهيز» در سطح جامعه است . پيچيدگي کنش سياسي ناين حرکتها که به جاي مواجهه مستقيم و خشونت آميز با حکومت هميشه به شکل غير مستقيم و پيچيده و خشونت پرهيز با آن مواجه مي‌شود و امکان مهار و شناسايي کامل آنها را ناممکن مي‌سازد. اين شيوه‌اي بود که طي اعتراضات خياباني و کمپين‌هاي ديگر مشاهده مي شود؛ تصاحب مناسبت‌هاي دولتي، استفاده از روش‌هاي کم خطر براي اجراي حقيقتي معکوس مانند شلوغ شدن خيابان‌ها و راهبندان در ساعتي مشخص، حضور غير منتظره در خيابان، حضور با پوشش و رفتاري خلاف اراده حاکميت و غيره.

2- تصرف نهادهاي ريز قدرت:

يکي از مجادله برانگيزترين منازعات فکري در حوزه نظريههاي سياسي بحث پيرامون چرخش مفهوم قدرت در عصر جديد است. برخي از متفکران سياسي با عدول از ديدگاه هاي رايج، قدرت را نه صرفاً در ارتباط با سازوکارهاي ساختارهاي رسمي يا در قالبي صرفاً سياسي، بلکه منتشر درتمام حوزههاي اجتماعي ميدانند.

در واقع به عقيده اين نظريه پردازان، قدرت تنها در قالب نهادهاي مدني کلان و سازمان‌هاي دولتي متجلي نمي‌شود، بلکه از «لايه‌هاي خردتر» مانند روابط ميان افراد برمي خيزد. جمله مشهوري که هميشه از ميشل فوکو انديشمند فرانسوي نقل مي‌شود اين است که «قدرت همه جا هست، نه از اين بابت که بر همه چيز احاطه دارد، بلکه چون از همه جا بر مي‌خيزد». خاستگاه قدرت همه نقاط متکثر حيات است و يک منشأ محاط براي آن در نظر گرفتن، ما را از خصلت پيچيده توزيع قدرت باز مي‌دارد. اين تکثير و توزيع قدرت و نگاه نوميناليستي به فوکو اجازه مي‌دهد که به جاي تمرکز بر «اشکال نهادي قدرت» که «ماکرو قدرت» نام ميگذارد مانند نهادهاي مشخص توزيع قدرت (همچون دولت) بر پيچيدگي مکانيسم قدرت بپردازد. البته اشکال متمرکز قدرت مانند دولت متمايزاً قابل طرح‌اند. اما «ساختار افقي »که در آن قدرت ميان افراد توزيع شده است و نام آن را « ميکرو قدرت » ناميد براي فوکو اهميت اساسي دارد. شکل متمرکز توزيع قدرت را فوکو تحت عنوان «حکومت» و تمرکز قدرت در اين شکل را «حکومت مندي» مي‌نامد . فوکو تلاش مي‌کند که «ساختار افقي دومي» را مبناي خوانش قدرت در شکل «حکومت» و نهادهاي قدرت قرار دهد. نکته مهم است که بدون نظر به اين «خصلت متکثر قدرت« با براندازي شکل دولتي قدرت ممکن است دست‌هاي ديگر قدرت از آستين بيرون بزند، چيزي که شايد انتظارش را نداشته‌ايم.

اين تأکيد بر تکثير قدرت به اين معناست که سياست آنتاگونيستي پيشين با يک «مبارزه خُردِ فردگرايانه با سيستم» جايگزين مي‌شود. بر حسب اين نگاه به قدرت اگر قرار باشد نظرورزي در باب پراتيک سياسي داشته باشيم کار ما نه تصاحب «نهادهاي کلان قدرت» بلکه دگرگوني ساختار قدرتي است که در «سطح خُرد»، «حاکميت» و «سلطه» را اساساً ممکن مي‌سازد.. در حالي که عملاً برخورد آنتاگونيستي و تضاد آشکار با نهادهاي رسمي قدرت ممکن نيست، مردم به صورت پراکنده و بدون تشکيل يک جبهه آشکار با قدرت حاکم چالش مي‌کنند.

يکي از شيوه هاي اجرايي اين تاکتيک را مي توان « هنر حضور» ناميد. اما «بودن» مردم و زندگي روزمره آنها چگونه مي‌تواند معناي سياسي يابد؟ در شيوه «هنر حضور» و درک فوکويي از قدرت کار ما نه «تصاحب نهادهاي کلان قدرت» بلکه « تصرف نهادهاي ريز قدرت» در سطح جامعه يا به عبارتي دگرگوني ساختار قدرتي است که در سطح خرد اساساً «حاکميت» و «سلطه» را ممکن مي‌سازد. بنابراين در « نفوذ براندازانه اجتماعي»؛ به جاي «براندازي حزبي يک حاکم» بايد متوجه «براندازي يک شيوه حاکميت» شويم. نمونه انضمامي اين عمل سياسي تضاد نوع پوشش بي‌حجاب برخي از زنان جامعه با معيارهاي استاندارد حجاب از سوي حاکميت است .

زناني که حجاب را مطابق دستور حاکميت رعايت نمي‌کند، جواناني که بر خلاف قانون نانوشته يا نوشته حکومت‌ها دست به شادي هاي هنجار شکن و بي نظمي در خيابان مي‌زنند يا در محافل خصوصي و پارتي‌ها شرکت مي‌کنند، دختراني که بر خلاف نظام اخلاقي جامعه، غروب‌ها با پوششي نامناسب در خيابان ها حضور پيدا مي‌کنند، رانندگان زني که بدون توجه به عرف جامعه با بي حجابي در اتومبيل مشغول رانندگي هستند و ... همه نمونه‌هايي از حرکت‌هاي منفردي است که گاه نه بر حسب «کنشي» که انجام مي‌دهند بلکه حتي به صرف «بودن» شان چيزي را در صحنه اجتماعي جامعه ايران تغيير مي‌دهند و بصورت غيرخشونت آميز با نهادهاي ريز قدرت يا به عبارتي بهتر با يک شيوه و سنخ حاکميت به مبارزه بر مي‌خيزند. اين امر در غالب «هنر حضور» قابل بيان است. بنابر اين، شيوه حضور عده اي در جامعه به صرف تغايري که با اراده حاکميت، اخلاق و عرف دارد معناي سياسي مي‌يابد و به جهت همزماني اين اشکال حضور بايد به عنوان حرکت جمعي تشکل نيافته از آن ياد کنيم. و اين حرکات معنايي جز تقابل با اراده سياسي حاکم بر نظام ندارد .

تهديد اصلي زماني تجلي پيدا مي‌کند که اين ريزجنبش‌ها در عرصه سياسي بالاخص در زمان انتخابات که زماني براي فرصت سياسي و تجلي نيروهاي اجتماعي و سياسي است به عنوان پشتيبان جريان غرب‌گرا وارد عمل شده و در کنار هم باعث هم افزايي نيروهاي معاند گردند که نمونه بارز آن را مي توان در فتنه 88 مشاهده کرد.


نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات