تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۲  ، 
کد خبر : ۲۵۹۵۵۰

تحلیل اوضاع مصر بعد از مرسی در گفتگوی کارشناس مسائل خاورمیانه با پایگاه بصیرت

ارتش مصر علاقمند به باقی ماندن در صحنه است تا به عنوان اهرمی در اختیار دولت بعدی که بیشتر مورد تائید غربی هاست قرار گیرد.

پایگاه بصیرت؛ گروه سیاست خارجی: پنچ شنبه شب هفته قبل، وزیر دفاع مصر با قرائت بیانیه ای برکناری محمد مرسی از ریاست جمهوری مصر را اعلام کرد و به دنبال آن عدلی منصور، رئیس دادگاه قانون اساسی مصر، روز پنجشنبه به عنوان رئیس جمهور موقت سوگند یاد کرد. برکناری محمد مرسی، رئیس جمهور قانونی مصر، که بعد از راهپیمایی بزرگ مخالفان وی در روز یک شنبه رقم خورد، اوضاع آشفته مصر را بیش از پیش وخیم تر کرد و درگیری های داخلی بین طرفداران و مخالفان وی را افزایش داد، به گونه ای که در درگیری های روز دوشنبه این هفته  اخوان المسلمین مصر اعلام کرد 34 تن از هواداران محمد مرسی، رئیس جمهور برکنار شده، مقابل مقر گارد ریاست جمهوری کشته شده اند. این وضعیت گویای این است که دولت موقت با مشکلات جدی در جلب اعتماد ملی مواجه است و در این باره سؤالات زیادی مطرح است. چه جریاناتی اکنون سرنوشت مصر را تعیین می کنند؟ آیا از شدّت ناآرامی ها کاسته خواهد شد؟ نگاه جمهوری اسلامی به مسائل مصر چگونه است؟

جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل خاورمیانه و شمال آفریقا در گفتگو با پایگاه بصیرت به این سؤالات پاسخ می­ دهند:

پایگاه بصیرت: دولت بعد از مرسی در مصر بیشتر برخاسته از چه جریان سیاسی است؟ با کنار رفتن اخوان المسلیم���� از قدرت چه جریاناتی اکنون قدرت غالب در مصر محسوب می شوند؟

آقای قنادباشی: اگر بنا بر رعایت قانون و رعایت قانون اساسی و همچنین رعایت مقررات دمکراسی باشد، طبیعتا دولتی که باید از آن حمایت شود همین دولت آقای مرسی است.

دولت مرسی قانونی است و اجتماعات در خیابان هم به هیچ وجه اعتبار این دولت را خدشه دار نخواهد کرد، چرا که در دستگاه دموکراسی تخمین تعداد نفراتی که در صحنه خیابان ها حضور پیدا کردند هیچگاه نمی تواند برای کسانی که می خواهند راجع به این موضوع نظر بدهند و حمایت کنند معتبر باشد و لذا بهتر بود که ارتش برای حمایت از دولت مرسی به خیابان ها می آمد، اما در حال حاضر که ارتش به بهانه جلوگیری از خشونت ها به صحنه آمده - البته ناگفته نماند که خود ارتش مرتکب بیشترین جنایت شده- طبیعتا بهترین دولت، دولتی است که مجددا با یک انتخابات روی کار بیاید و هرگونه دولتی که منصوب نظامیان باشد طبیعتا این دولت قانونی نخواهد بود. البته تشکیل دولت جدید شاید در این شرایط انتخاب بین بد و بدتر است و بدتر این است که از همه گروه ها و احزاب به تناسب محبوبیتشان و به تناسب طرفدارانشان نمایندگانی را در دولت جدید حضور داشته باشند تا انتخابات برگزارشود.

در حال حاضر بعد از مرسی، قدرت در دست ارتش و احزابی همچون جبهه نجات، جریان تمرد، جریان 6 آوریل است و اینها یک مجموعه ناهمگن و به اصطلاح متنوعی از گرایش های متضادی هستند که هرگز نمی توانند در یک حزب و گروه در صحنه سیاست فعالیت کنند، اما در این بین رسانه های گروهی سعی کردند که آنها را نمایندگان مردم تلقی کنند و آنها را به عنوان اکثریت جلوه دهند. اما هرگز چنین چیزی وجود ندارد، بلکه اتفاقی که افتاده این است که رئیس جمهور قانونی با قدرت ارتش کنار گذاشته شده و الان قدرت در دست ارتش است و ارتش نخست وزیر جدید را بنا دارد معرفی کند و قدرت سیاسی را به وی واگذار کند و لیکن ارتش از صحنه بنا نیست که کنار برود و علاقمند به باقی ماندن در صحنه است تا به عنوان اهرمی در اختیار دولتی که طبیعتا متفاوت با دولت قبل خواهد بود و بیشتر مورد تائید غربی هاست قرار گیرد.

پایگاه بصیرت: آیا دولت جدید مورد پذیرش اکثریت جامعه مصر خواهد بود و از اعتراضات داخلی کاسته می شود یا اوضاع وخیم تر شده و با تحرکات موافقان مرسی و نیز جریان تکفیری در مصر، این کشور به سمت جنگ داخلی پیش خواهد رفت؟

آقای قنادباشی: در حال حاضر نشانه هایی که از اخوان المسلمین مشاهده می شود و حزب آنان به نام حزب آزادی و عدالت و شاخه سیاسی جماعت اخوان، اینها اعلام کرده اند که به هیچ وجه کودتا را نخواهند پذیرفت و همچنان بر مواضع خود بر حمایت از رئیس جمهور قانونی ادامه خواهند داد. همچنین حزب النور که از ائتلاف حزب آزادی عدالت اخوان کنار گذاشته شده بود و در صف مخالفین قرار گرفته بود و در واقع یک جریان سلفی است، این جریان سلفی الان بعد از کشته شدن 50 تن از اعضای اخوان اعلام کرده که از مجموعه ترکیب مخالفین کنار می رود و به هیچ وجه در دولت جدید شرکت نخواهد کرد و لذا آنچه باقی می ماند احزابی متنوع و متضادی هستند که فقط در صحنه های خیابانی حضور داشتند و در هیچ انتخابات گسترده ای هیچگاه اکثریت را نداشته اند. الان جریانات متاسفانه دارد به سمتی می رود که جریان نظام سازی بعد ازانتخابات مصر متوقف شود و بازهم آنچه در رأس کار قرار می گیرد، امتداد رژیم سابق است. یعنی بخشی از نیروهای که در گروه های مخالف قرار دارند و همچنین ارتش مصر طی برنامه ریزی  می خواهند رژیم سابق را امتداد دهند. البته هم ارتجاع منطقه هم  آمریکایی ها و هم اشراف مصر از این جریان طرفداری می کنند.

اما القاعده و جریان تکفیری هیچ گاه در صحنه مصر در گذشته فعال نبودند. فعالیت آنها به اتفاقات اخیر بر می گردد. که به صورت مخربی وارد صحنه شدند و از اخوان المسلمین با قاطعیت اعلام حمایت کرده اند که به هیچ وجه به نفع اخوان نیست. ببینید گرایش اخوان المسلمین به هیچ رویکرد تکفیری و وهابی نیست و با تکفیری ها و وهابی ها بسیار متفاوت هستند. درشاخص های متعددی وجود دارد که اخوان فکری با سلفی و وهابی کاملا متضاد است و قطعا مردم مصر نسبت به آنها متنفرند و سلفی ها الان فقط به صورت مخربی ظاهر شدند. القاعده و جریان تکفیری همیشه از زمانیکه امریکایی ها  آن ها را ساختند، همواره در گذرگاههای بسیار حساس برخلاف جریان اصلی اسلامی حرکت کرده و در سوریه مقاومت را به جای اسرائیل نشانه رفته در هر صحنه دیگری که حرکت ضدامریکایی و ضداسرائیلی آغاز شده القاعده بصورت غیرعادی وارد شده و الان اعلام حمایت و پیوستن القاعده به جریان اخوان طبیعتا به ضرر آنها تمام می شود و در این موقع که رویکرد بسیار به اصطلاح تندافراطی را اتخاذ کرده باعث خراب شدن چهره اخوان می شود.

پایگاه بصیرت: بیداری اسلامی در مصر با برکناری مرسی و خارج شدن اخوان از قدرت توسط چه گروه های سیاسی رهبری خواهد شد و آیا می توان آینده سختی را پیش روی نهضت بیداری اسلامی مصر ترسیم کرد؟

آقای قنادباشی: انقلاب های شمال آفریقا و بیداری اسلامی در این منطقه که در نتیجه مقاومتی که سال هاست در اطراف فلسطین و جهان اسلام شکل گرفته است، این جریان الان وارد یک مرحله و فاز دشوار دیگری شده است، البته فاز انتقالی هم به نوعی هم دشوار بود. یعنی فازهای نرمی که چیزهایی خاص خودش را دارد. یعنی برای خیزشی که به صورت یک سیل خروشانی در آمده بود، محدود شدن به جریان انتخابات دشوار بود. اما اکنون وارد یک مرحله دشوار دیگری شده است و ولی پتانسیلی که اسلام در شمال افریقا دارد و گرایشهای قطعی اسلامی که در شمال افریقا وجود دارد، هیچگاه اجازه نمی دهد که جریان به گذشته برگردد. این مقاومت ادامه خواهد داشت؛ سرکوب خواهد شد، ولی تقویت خواهد شد.

هر خونی که ریخته شود طبیعتا بیداری اسلامی تقویت خواهد شد. شما باید این جریان را مثل جریان فلسطین ببینید که سازش کاری های آقای عرفات و سرکوب های اسرائیل هیچکدام نتوانستند جریان مقاومت را ضعیف کنند؛ انقلاب فلسطین از سنگ به موشک رسید. الان جای سنگ، بچه های انتفاضه موشک های دست ساز خودشان را علیه اسرائیل بکار می گیرند. الان جریان های غربی ارتجاع منطقه متوجه پتانسیل و نیرو و قوه اسلام در شمال افریقا نیستند. جریان اسلامی در این منطقه بسیار با قدرت و پرزمینه است؛ خواستگاه های مردمی دارد و این بیداری اسلامی فقط کمک کرده که بندها و مرزهای قبلی شکسته شود. بندها و مرزهای امنیتی - اطلاعاتی مبارک شکسته شده و الان این ارتشی که در صحنه است، ارتش گذشته نیست. جریان اسلامی در صحنه خواهد بود و از سنگ به موشک خواهد رسید. این موضوع را به خوبی در فلسطین دیدیم. اسرائیلی ها اگر می دانستند که سرکوب ها، قتل عام ها، قتل کودکان و تخریب خانه ها، بچه های فلسطین را به این انگیزه رسانیده است که سنگ شان تبدیل به اسلحه شد و حالا به موشک، هرگز این کارها را نمی کردند. موشک هایی که بچه های فلسطین زیر زمین دارند نویدبخش افق بیداری اسلامی در آینده در شمال افریقا است و روند تحولات سیاسی و شمال افریقا و جهان اسلام را تغییر می دهد.

پایگاه بصیرت: آیا برکناری مرسی و روی کار آمدن دولت جدید برای ایران فرصت محسوب می شود یا تهدید؟ می توان گفت با برکناری مرسی نفوذ آمریکا و جبهه سازش منطقه در مصر بیشتر می شود؟

آقای قنادباشی: موضع گیری ما بدون توجه به اشتباهات آقای مرسی و اخوان نیست. طبیعتا مرسی و اخوان مرتکب اشتباهاتی شدند، اما اشتباهات و خطاهای آنها هیچگاه سبب نمی شود که ما موضع های براندازانه علیه آنها را تأیید کنیم. با توجه  به اینکه اخوان و آقای مرسی در این اواخر یک موضع تندی را علیه بشاراسد اتخاذ کردند، طبیعتا اعلام کناره گیری شان کمک می کند تا فشارها علیه بشار مقداری کاهش یابد و این در دفاع از مقاومت است. طبیعتا این در کوتاه مدت به نفع ماست. اما اینکه تجربه اسلامی با کناره گیری آقای مرسی شکست بخورد، این طبیعتا به ضرر ایران است، یعنی برکناری مرسی در میان مدت و دراز مدت به زیان ما است.

موضوع دیگر این که آمریکایی ها دوخط مشی اصلی در منطقه دارند:1 ـ‌ امریکا به هیچ وجه از تشکیل دولتی اسلامی که مبتنی بر آرا مردم و مبتنی بر فرهنگ اسلامی کشورهای مثل مصر و کشورهای دیگر باشد به هیچ وجه استقبال نمی کند و با آن مخالف است.

2- آن ها از خط مشی اسلامی که زمینه های وحدت با دیگر کشورهای اسلامی را دارد به شدت پرهیز می کنند و به آن علاقمند نیستند. جریان اخوان با توجه به خط و مشی اول شان که سعی می کردند فرافرقه ای به اسلام نگاه کنند و طبیعتا قرائتی ازاسلام که آقای حسن البناء و بنیانگذاران اخوان داشتند طبیعتا زمینه ساز وحدت خواهد بود. اخوان  ابتدا استراتژی و نگرش فرافرقه ای داشته و از وحدت اسلامی سخن می گفتند، آمریکایی ها از روی کارآمدن و فعالیت آنان استقبال نمی کنند و در عوض از جریان وهابی که همیشه زمینه ساز اختلاف بین شیعه و سنی بوده دفاع می کردند. امریکایی ها نگران بودند جریان اخوانی در مصر قدرت پیدا کند و یک حکومتی را تشکیل بدهد که زمینه وحدت اسلامی را فراهم کند و لذا امریکایی ها به شدت مخالف این جریان بودند و در عوض کمک کردند که وهابیت که زمینه ساز اختلاف های شیعه و سنی می باشد، تقویت شود. جریان تکفیری بیشتر متعلق به وهابیت است. البته طیف های از اخوان به وهابیت نزدیک شده اند ولی عمدتا شاخه های اخوان در همه جا از وهابیت نفرت دارند. اما همه این ها  به معنی این نیست که اخوان اشتباه نکرده یا در سوریه مرتکب اشتباهاتی نشده است. اخوان به دلایل مختلفی که عمدتا بر می گردد به فشارهای استکباری و ارتجاعی در سوریه و در برخی از کشورها دچار خطاهای جبران ناپذیر شده است ولی این به معنی این نیست که بدنه اصلی و جریان اخوان جریان نامطلوب و زیان بخشی برای اسلام باشد.

با تشکر از جناب آقای قنادباشی که وقت خود را در اختیار پایگاه بصیرت قرار دادند.

تهیه و تنظیم: وحید قاسمی

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات