صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۵:۱۴  ، 
شناسه خبر : ۳۲۹۴۸۶
الگوی مواجهه غرب با انتخابات ایران و چرایی اهمیت آن برای کشورهای غربی
پایگاه بصیرت / حمزه عالمی

مطالعه کنش سیاسی رسانه‌ای کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا و انگلیس به هنگام برگزاری انتخابات در جمهوری اسلامی ایران بیان‌کننده حسّاسیّت خاص آنها نسبت به چگونگی برگزاری این رخداد و نتایج آن است. این حساسیّت و توجه غرب به انتخابات ایران، در حدّ مشاهده روند و نتایج انتخابات باقی نمی‌ماند، بلکه دولت‌های غربی همه تلاش خود را به کار می‌گیرند تا به زعم خود بر روند و نتایج انتخابات ایران تأثیر بگذارند و اهداف خاص خود را در این زمینه دنبال کنند، بنابراین انتخابات ایران از اهمیّت بسیاری برای غربی‌ها برخوردار است. در این باره دلایل مهمی وجود دارد که به اختصار می‌توان به برخی از این دلایل و نکات مهم اشاره کرد.

 

دلایل اهمیت انتخابات ایران برای غرب

جمهوری اسلامی ایران، یک نظام سیاسی متمایز از نظام‌های سیاسی دنیاست، به این معنا که مشروعیت سیاسی خود را بر مبنای دین و رأی مردم تعریف کرده است و اساساً مبنا قرار دادن رأی و نظر مردم را یک امر دینی می‌داند و به این ترتیب میان حقوق الهی و مردمیِ حاکمیّت پیوند ایجاد کرده است. این الگوی سیاسی خاص و متمایز در مقابل نظام‌های غیر دینی و سکولار غرب و شرق قرار می‌گیرد که یا به شکل دیکتاتوری اداره می‌شوند یا نخبه‌گراییِ سرمایه‌دارانه را در پوشش دموکراسی به عنوان یک نظام سیاسی دموکراتیک تعریف می‌کنند. بنابراین از نظر غربی‌ها، حکومت ذاتاً پدیده‌ای سکولار و غیردینی است؛ از این رو، آنان نمی‌توانند موجودیّت جمهوری اسلامی را برتابند. با توجه به آنچه درباره نقش مردم در مشروعیّت جمهوری اسلامی گفته شد، به طور مسلم حضور مردم در انتخابات، از مهم‌ترین موقعیّت‌های تجلی حقوق سیاسی آنان در جمهوری اسلامی و ایفای نقش مشروعیت بخش آنها به شمار می‌آید؛ از این رو برای دولت‌های غربی بسیار مهم است که چگونگی این حضور و نوع انتخاب مردم در انتخابات جمهوری اسلامی را تحت تأثیر قرار دهند. در این زمینه سیاست آنان در مقطعی تلاش برای کاستن از حضور مردم در انتخابات و در مقطع دیگری تأثیر گذاشتن بر نوع انتخاب مردم بوده است.

نکته مهم دیگری که لازم است در تبیین این موضوع به آن توجه داشت، نقش مردم است. مردم یکی از منابع اصلی قدرت در جمهوری اسلامی ایران به شمار می‌آیند. اساساً انقلاب اسلامی ایران یکی از مردمی‌ترین انقلاب‌های جهان است و در دوران بعد از انقلاب نیز، پدیده «حضور مردمی» عامل اصلی ماندگاری جمهوری اسلامی ایران و به تبع آن ماندگاری انقلاب اسلامی بوده است. این حضور را می‌توان در صحنه‌های مهمی، همچون پشتیبانی و حمایت مردم از حاکمیّت در میانه آشوب‌های سال‌های اول انقلاب و سپس اوج آن را در جبهه‌های جنگ تحمیلی مشاهده کرد. در سال‌های بعد نیز حضور مردم در مناسبت‌های انقلاب اسلامی (22 بهمن، 13 آبان، 9 دی و...) همواره به معنای بازتولید ارزش‌های انقلاب اسلامی و نهادینه شدن آنها در جامعه درک شده است و دولت‌های غربی نیز هر چند در عملیات رسانه‌ای خود سعی بر تحقیر و تخفیف این حضور مردمی دارند، اما آنان به خوبی معنای حقیقی این موضوع را درک می‌کنند. در همه این سال‌ها موقعیّت انتخابات یکی دیگر از مهم‌ترین تجلی‌گاه‌های حضور مردمی بوده و سبب تقویت قدرت جمهوری اسلامی که از بنا و تأسیس، نظامی مردم‌پایه بوده، شده است.

 

از تحریم انتخابات تا نقش ‌آفرینی

چگونگی مواجهه با انتخابات در جمهوری اسلامی ایران برای غربی‌ها همواره موضوعی مسئله‌ساز بوده است و با توجه به آنچه درباره اهمیّت انتخابات ایران در نزد غربی‌ها گفته شد، این دولت‌ها هزینه‌های زیادی را برای مطالعه و سنجش نوع نگاه مردم ایران به انتخابات اختصاص می‌دهند و این موضوع البته بیان‌کننده قدرت جمهوری اسلامی ایران است.

رفتارشناسی سیاسی غرب با محوریت آمریکا در قبال انتخابات‌هایی که در چهار دهه انقلاب اسلامی در ایران انجام شده، نشانگانی دارد که می‌توان آن را به مثابه یک الگو بررسی کرد. کشورهای غربی در مقطع اول، یعنی از ابتدای انقلاب اسلامی تا انتخابات ریاست‌جمهوری 1388، همه تلاش خود را به کار گرفته بودند تا مردم را از حضور در انتخابات دلسرد کنند و ابتدا با نامشروع خواندن این انتخابات و سپس با بی‌فایده دانستن نظر و رأی مردم در جمهوری اسلامی، سعی می‌کردند مانع از حضور حداکثری آنان در انتخابات شوند. این تلاش‌ها که از طریق امپراتوری رسانه‌ای غرب دنبال می‌شد، نتوانست سبب کاهش حضور مردم در انتخابات شود و دولت‌های غربی فهمیدند که افکار عمومی ایران اهمیّتی به القائات رسانه‌ای آنان نمی‌دهد. در انتخابات ریاست‌جمهوری 1388، غربی‌ها که از دولت وقت ایران، یعنی دولت اول احمدی‌نژاد، نگرانی زیادی داشتند و از آن طرف معتقد بودند جریان اصلاحات در داخل ایران در پیوند بیشتری با اهداف آنان از موقعیّت خوبی برای پیروزی در انتخابات برخوردار است، تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا مردم را به حضور در انتخابات و رأی به نامزد مورد نظر آنان، یعنی میرحسین‌موسوی، تشویق کنند. در این زمینه تبلیغات اشتباه گروه‌های اصلاح‌طلب مبنی بر اینکه اگر حضور حداکثری صورت گیرد، نامزد آنان در انتخابات پیروز می‌شود، در برنامه‌ریزی غربی‌ها نیز بی تأثیر نبود. البته برخی معتقدند در پشت تلاش‌های غرب، برنامه گسترده‌تری وجود داشت و آنان سعی می‌کردند با تشویق مردم به حضور حداکثری در انتخابات، افکار و انظار عمومی را به سوی خود جلب کرده و دولت‌ها و رسانه‌های غربی در مقام مرجعیت هدایت سیاسی مردم قرار گیرند تا در صورت پیروزی یا عدم پیروزی نامزد مورد نظر آنان، گام بعدی هدایت مردم به سوی اهداف خود را بردارند. به تعبیر رهبر معظم انقلاب این اقدامات غرب در چارچوب شکل دادن به انقلاب مخملی در ایران‌ـ با تأسی از انقلاب‌های مخملی در شرق اروپاـ قرار داشت؛ اما چنانکه دیدیم موسوی در این انتخابات شکست خورد، و بنابراین فاز دوم عملیات سیاسی‌ـ رسانه‌ای غرب آغاز شد و بر شکل‌گیری فتنه 88 تأثیر گذاشت. حال آن روی دیگر ماجرا، یعنی اینکه اگر موسوی در انتخابات پیروز می‌شد، چگونه غرب از هدایت فکری‌ـ سیاسی بخشی از مردم ایران می‌خواست بهره‌برداری کند، را باید گمانه‌زنی کرد. به نظر می‌رسد پروژه ایجاد شکاف در حاکمیت با بهره‌برداری از آن بخش از جامعه مورد نظر غرب، می‌توانست دنبال شود. آنچه در اینجا مطرح است، اینکه از انتخابات ریاست‌جمهوری 1388 دولت‌های غربی تلاش کردند در کنار رویکرد تحریم انتخابات ایران، رویکرد تشویق مردم به حضور در انتخابات جهت انتخاب گزینه مورد نظر آنان را نیز به‌کار گیرند و البته در این زمینه نیز به نتیجه دلخواه نرسیده‌اند. بنابراین در سال‌های بعد از انتخابات 1388 مواجهه غرب با انتخابات ایران در میانه تحریم انتخابات و تشویق مردم به حضور در انتخابات در نوسان بوده است. برای نمونه، در انتخابات سال 1392 و نیز در انتخابات مجلس در سال 1398 رویکرد تشویق کم رنگ‌تر شد، اما در انتخابات 1396‌ـ به دلیل حضور چهره‌هایی همچون حجت‌الاسلام رئیسی در مقابل روحانی و احتمال شکست روحانی‌ـ رویکرد تشویق مردم به حضور در انتخابات که متأثر از دیدگاه اصلاح‌طلبان مبنی بر پیروزی نامزد آنان در صورت حضور حداکثری بود، بیشتر در دستور کار غرب قرار گرفت. در شرایط کنونی و ناظر به انتخابات 1400، غربی‌ها همچنان در میانه این دو رویکرد سرگردان هستند، اما آنچه مهم است فهم معنای حمایت آنان از حضور حداکثری در انتخابات است. در این معنا، تلاش برای به دست گرفتن هدایت فکری‌ـ سیاسی مردم از طریق عملیات رسانه‌ای و با هدف ایجاد آشوب در جامعه (در صورت شکست نامزد مورد نظر غرب) و ایجاد شکاف در حاکمیت (در صورت پیروزی نامزد مورد نظر غرب) با بسیج اجتماعی آن بخش از جامعه ایرانی که غرب آنان را گوش به فرمان خود می‌پندارد، محوریّت دارد. این تلاش‌ها همه بر مبنای پندارهای غرب از جامعه ایران در جریان است؛ و گرنه در اصل مردم ایران به القائات رسانه‌ای غرب اهمیتی نمی‌دهند و بیش از همه نوع حضور و انتخاب آنان وابسته به عملکرد دولت (و تا حدودی مجلس و قوه قضائیه) مستقر و چهره‌ها و نامزدهای انتخابات است.

نام:
ایمیل:
نظر: